Dapatkan akses ke terabyte porno di Telegram »

بسته شد❌

Logo saluran telegram devil_slave — بسته شد❌ ب
Topik dari saluran:
Part
Logo saluran telegram devil_slave — بسته شد❌
Topik dari saluran:
Part
Alamat saluran: @devil_slave
Kategori: Konten dewasa (18+)
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 6.96K
Deskripsi dari saluran

-رد دستانم بر روی تنت مُهر مالکیتم...!

•P1:
https://t.me/c/1533017321/26962
-نویسنده‌ تکست نویس:
-سامیه‌.م
•My channels :
@rain_buw
رمانهای کامل شده‌م:
@SAMIYE_NOVEL
•ناشناسم:
@NASHENASE_SAMI

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru

2024-03-05 03:46:52 کانال بسته شد همگی لفت بدید
8.3K views00:46
Buka / Bagaimana
2024-02-06 19:35:41
• کمی زیبایی ببینیم •
11.2K viewsSAMI, 16:35
Buka / Bagaimana
2024-02-06 18:31:39 ⃟•پنـــاهم بــاش •
#part_62



یک سال از اون اتفاق میگذشت ولی هنوز هم کابوس اون روز رهام نمیکنه
چنگی به موهام زدم وآهی کشیدم


از روی زمین سرد بلند شدم لباسامو در اوردم که نگاهم بهش افتاد چشمهام برقی زد

نزدیک تر رفتم تیغ و برداشتم دستم و جلو کشیدم نگاهی به پایین تر از آرنجم انداختم

ردِ کمرنگ زخم تیغ ها خودنمایی میکردند تیغ و پایین تر از آخرین زخم گذاشتم

چشم هامو بستم و تیغُ روی پوست دستم کشیدم از درد و سوزشش آهی کشیدم

از لذتی که تو وجودم جاری شد لبمو گاز گرفتم که صدای ناله‌م بلند نشه

با ضربه‌ای که به در خورد ترسیده چشم باز کردم
+آنیا!

نگاهی به دستم کردم خونی بود و چند قطره‌ای روی زمین ریخته بود
با ضربه‌ی دوم روی در سراسیمه سمت دوش رفتم و دستمُ زیرش گرفتم


با صدای لرزون جوابشو دادم:
_ب...له خا...نم

+دوساعته اون تو چکار میکنی!؟ بیا بیرون میخوام دوش بگیرم دیرمون میشه

آب و بستم سمت حوله ای که تو حموم آویزون بود رفتم:
_چشم چشم

لباس نیورده بودم به ناچار حوله رو دور تنم پیچوندم و از حموم خارج شدم
کنار در ایستاده بود با دیدنم چشم هاشو ریز کرد به سر تا پام نگاهی انداخت

با استرس دستم و پشتم قایم کردم دستپاچه در حالی که سمت اتاقم میرفتم گفتم :
_ببخشید طول کشید

صدای آرومش و شنیدم که گفت:
+سریع تر آماده شو صبحونه رو حاضر کن داره دیر میشه


وارد اتاق شدم درو بستم ، حوله رو از دور تنم باز کردم با دیدن رد خون روی حوله آهی کشیدم

گند زدم! حوله رو مچاله کردم یه گوشه از کمد قایم کردم که وقتی تنها بودم بشورمش


دستمو با تیکه پارچه‌ای بستم و لباسامو تن کردم به آشپزخونه رفتم سریع صبحونه رو اماده کردم و روی میز چیدم...


***

نویسنده : سامیه.م
"کپی‌ممنوع "
11.3K viewsSAMI, 15:31
Buka / Bagaimana
2024-02-05 20:22:28 به نوبت است... در این آسیاب نوبت کیست؟!
9.4K viewsSAMI, 17:22
Buka / Bagaimana
2024-02-05 20:22:20 مرا بغل کن از این زندگی! که عشق و عذاب
9.2K viewsSAMI, 17:22
Buka / Bagaimana
2024-02-05 20:22:14 رها از اینکه پس از «انقلاب»، نوبت کیست
9.0K viewsSAMI, 17:22
Buka / Bagaimana
2024-02-05 20:22:09 تن من و تو، خیابان خوب «آزادی‌»ست
8.6K viewsSAMI, 17:22
Buka / Bagaimana
2024-02-05 20:22:01 تن من و تو، خیابان خوب «آزادی‌»ست
8.7K viewsSAMI, 17:22
Buka / Bagaimana
2023-12-15 23:59:32 -Voice Guitar

| @rain_buw |
10.4K views𝐌𝐀𝐒𝐈𝐇𝐀., edited  20:59
Buka / Bagaimana
2023-12-14 20:42:14 NEW

| @rain_buw |
10.0K views𝐌𝐀𝐒𝐈𝐇𝐀., 17:42
Buka / Bagaimana